سفارش تبلیغ
صبا ویژن

من و تو...ما


+نوشته شده در سه شنبه 93/4/24ساعت 7:22 عصرتوسط amirreza hassani | نظرات ()

سری به ان سوی پرچین های دلم که بزنی

خواهی دید..

زندگی را میتوانم بچرخانم

زندگی بی دغدغه

میتوانی دید

که بی تو زندگیم همچنان

پراز ذوق وشوق وترنم خوشبختی است

نگاهت هست

حتی صدایت حتی حرف هایت

....

به فکر فرو رفتم دیدم

که بازم هنوز توی لحظاتم کم دارم

کاش فقط بودی میدیدی

که من

این چیز هارو برای تو فراهم کرده بودم

کاش فقط واسه چند لحظه بودی


+نوشته شده در جمعه 93/4/6ساعت 9:10 عصرتوسط amirreza hassani | نظرات ()

رضا صادقی : من و تو در بهار عاشقی به صحرا می رویم من و تو در بهار عاشقی در دشت های پر گل به گشت و گذار می رویم

سعید شهروز : ای یار کهنه من به کوتاهی خوابی شیرین از دستت دادم به دنبالت آمدم چه خاموش بودی و چه اندوهناک مرا به آتش کشیدی

رضا صادقی : حاشا که لحظه های با تو بودن فراموشم شود آگاه باش آتش عشق وجودم را به شعله می کشد

سعید شهروز : دشت ها و بیابان ها پر گل شدند نشانی از گل یخت نیست غم نبودنت چه سنگین پای سفره هفت سین نشسته

محمد علیزاده : باران بارید و پرنده ها خواندند و سنگ ها خیس شدند تو کجا ماندی ، خنده ها پژمرد ، نگاه ها کم رنگ شد

پیام عزیزی : وقتی می آید فصل بهاری ، بزم بهاری شادی می آورد نظم بهاری

محمد علیزاده : این دنیا بدون تو خیلی سرده بازشو گل سرخم چشم باز کن بگذار بهار بیاد ، بهار من

پیام عزیزی : عید مبارک ، ای عزیز مانند روشنایی سوره تبارک عید مبارک ، ای عزیز مانند روشنایی سوره تبارک

مهدی یراحی : ای نسیم نوروزی ، مرا که دلم بی تاب دیدار است به خاطر بسپار چگونه در این عید شاد باشم وقتی که بهترین محبوبانم از چشمانم پنهان است

مرتضی پاشایی : دوباره فصل شکستن من به سر رسیده هوای قلبم یه لحظه رنگ خزون رو دیده

مهدی یراحی : حال این منه بیچاره ام که چشم به در دوختم و عمری به سراغم نیامد همیشه در انتظارش بودم و او را به خاطر سپردم او نیز مرا فراموش نخواهد کرد

مرتضی پاشایی : تمام عمر رو کنار من باش دیوونگی کن برات می میرم جای دو تامون تو زندگی کن


+نوشته شده در چهارشنبه 93/3/14ساعت 3:32 عصرتوسط amirreza hassani | نظرات ()


+نوشته شده در دوشنبه 93/3/12ساعت 10:6 عصرتوسط amirreza hassani | نظرات ()

من اونیم که سایه ام نداشت

دلش رو توی کوچه جا گذاشت

همون که تو دلش غمارو کاشت

غیر از این سکوت چیزی برنداشت

 

من اونیم که گریه می کنه

همون که بغض و ول نمی کنه

همون که هیچکی باورش نکرد

اشک و عاشق گونه می کنه

صدام که سر به آسمون کشید، دلای عاشق و به این جنون کشید

خدا ببخشه اونو که نموند

که قلب سادمو اون به خون کشید

عشق ادعا سرش نشد، آخرش نشد

که یاد من بره

آسمونو باورش نشد ، کبوترش نشد

دوباره بپره

من اونیم که خیره رو دره، خوشیشو میده غصه می خره

که حالش از همیشه بدتره

دل نمیده و دل نمی بره

کسی که با کسی قدم نزد

تو خونه عکسی غیر غم نزد

سری به قلب عاشقم نزد

اونکه رو دلم زخم کم نزد

باور کن هنوز دوست دارم

بمون

قبل ازاینکه...


+نوشته شده در چهارشنبه 93/1/27ساعت 8:52 عصرتوسط amirreza hassani | نظرات ()